آخرین مطالب

تماس با ما

تماس با ما

مسئله حمایت از بیماران پناهنده فاقد مدرک اقامت قانونی در ایران

مسئله حمایت از بیماران پناهنده فاقد مدرک اقامت قانونی در ایران

 

ناصر محقق: بعنوان یک پزشک متخصص بیماری های داخلی و استاد دانشگاه طب کابل ( که مدرک پزشکی عمومی خود را از ایران اخذ نموده است ) برای یک دوره کوتاه آموزش دستگاه دیالیز بهمراه یک تیم ده نفره متشکل از پزشک ، پرستار و مهندس به ایران آمده ایم ، من سرپرست این تیم هستم ، ما از طرف دفتر حضرت آیت الله سیستانی مسئولیت داریم که تمامی مسائل دیالیز را به درستی فراگرفته و برای خدمت و کمک به بیماران دیالیزی ، به افغانستان بازگردیم ، میزبان و مسئول آموزش ما شرکت تجهیزات پزشکی هلال احمر ایران ( شرکت سها) است و بخش کلیه و دیالیز بیمارستان درجه یک لبافی نژاد با آن همکاری آموزشی دارد…

 

حین آموزش متوجه مشکلات خاص بیماران پناهنده می شویم که وادار مان می کند تا در برابر این مشکلات بایستیم و هدف مند ، سازمان یافته و مدنی آن را حل کنیم.

بیماران خاص پناهنده چه تعریفی دارد ؟

این افراد داری مشخصات ذیل اند :

_ وضعیت سلامت شان بحرانی و خاص است

_ هزینه درمان بیش از توان مالی اوست

_ فاقد بیمه درمان است

_ فاقد مدرک اقامت قانونی است

بیماران خاص فاقد مدرک اقامت قانونی در چه وضعیتی بسر می برند ؟

_ مثال اول : فیض الله رحمانی ( بیمار ۱۷ ساله افغانستانی، برای پیدا کردن کار وارد ایران شده است و خودش نمی دانسته است که بیماری ” وگنر” دارد ) او بخاطر یک تهوع و استفراغ ساده به پزشک مراجعه میکند اما به تدریج وضعیتش بحرانی میشود ، دچار از کار افتادگی کلیه ، خونریزی و مشکل تنفسی میشود و مجبور میشود برای نجات جانش تنها در فاصله کمتر از ده روز معادل دستمزد 600 روز کار یک کارگر ساده را صرف هزینه درمان کند و وقتی ما به او برخوردیم ، برادرش خیلی ساده گفت :

_ آقای دکتر دیگه بریده ایم ، پول مان تمام شده … میخواهم فیض الله را از بیمارستان ببریم !

مثال دوم : آقای محمد احمدی ( پیرمرد حدود 60 ساله ) ، با همسر محکوم به بستر بیماری و با تنها فرزند دخترش ، بیش از دوسال است که در ورامین بدون مدرک اقامت زندگی می کند ( به گفته همراهانش پاسپورتش تمدید نمی شود ) ، دخترش ماهانه کمتر از 120 هزار تومان دستمزد دارد…. روز گذشته در اثر سقوط از ارتفاع دچار ضربه مغزی و کوما میشود ، او فاقد مدرک اقامت قانونی، فاقد بیمه و ناتوان از پرداخت هزینه درمان خویش است … به چنین بیمارانی ، کمیساریای عالی پناهندگان به دلیل نداشتن مدرک اقامت قانونی کمک نمی کند ،شامل بیمه نیز ( به دلیل فقدان مدرک اقامت ) نمیشود و وقتی گرفتار بیماری خاصی میشود ، مستاصل، درمانده و بی پناه تر از گذشته قربانی پیش آمد های تلخ زندگی میشوند.

بر اساس معلوماتی که در دست داریم فقط پناهندگان دارای مدرک اقامت ، حق بیمه سلامت دارند ، این یعنی من که با پاسپورت وارد ایران شدم اگر سلامتی ام دچار یک وضعیت بحرانی و خاص شد ( یا آن پناهنده ای که پنهانی وارد کشور میزبان شده و یا آن پناهنده ای که مدرک اقامتش دیگر تمدید نمیشود ) برای چنین افرادی ، قانونی برای حمایت از آنان و نجات جان شان وجود ندارد ؛ در صورتی که زنده ماندن یک حق همگانی و جدا از نژاد ، جغرافیا ، جنسیت و مذهب است ؛ همه حق دارند که زنده بمانند( چه انسان دارای مدرک قانونی اقامت و چه انسان فاقد آن ).

ممکن است مطابق قانون یک کشور، یک انسان حق زندگی در کشور میزبان را نداشته باشد و حق زندگی او در کشور میزبان سلب شده باشد اما حق زنده ماندن یک حق مشروع و سلب ناشدنی و لغو ناپذیر است، هیچ قانونی نمی تواند حق زنده ماندن یک پناهنده را بخاطر نداشتن مدرک اقامت قانونی سلب یا لغو کند.

مشکل چیست ؟

_ مراکز بیمه ، پناهندگان بدون مدرک اقامت قانونی را بیمه نمی کند.

_ کمیساریای عالی پناهندگان، بیماران فاقد مدرک اقامت قانونی را به رسمیت نمی شناسد و تحت پوشش نمی گیرد.

_ امور اتباع خارجی وزارت کشور، برای بیماران خاص پناهنده ( و فاقد مدرک اقامت ) برای حمایت و حفاظت از جان او در شرایط خاص ، قانونی تعریف نکرده لذا حاضر نیست حتی بصورت موقت ( تا پایان درمان این بیماران ) اقامت آنان را به رسمیت بشناسد.

ما چه می خواهیم !

قانون در جهت نجات جان انسان ( فارغ از نژاد ، جنسیت، جغرافیا و مذهب ) باید با بیماران خاص که فاقد مدرک اقامت قانونی و فاقد بیمه درمان است بصورت خاص برخورد کند ، یعنی با توجه به شرایط خاص او ، از طرف وزارت کشور، تاپایان درمان بیمار مجوز اقامت کوتاه مدت صادر شود تا دست کمیساریای عالی پناهندگان و مراکز بیمه بصورت قانونی (برای حمایت از انان ) باز شود.

راه حل مسئله چیست ؟

مسئله حمایت از بیماران پناهنده فاقد مدرک اقامت قانونی دارای سه موضوع قابل تفکیک است :

_ مسایل قانونی

_ مسایل مالی

_ مسایل مدیریتی

اولین و بنیادی ترین نیاز ، برون رفت از بن بست های قانونی پیش روست ، طبعا باید گره قانونی آن بادست وزارت کشور و مسئولان اتباع حل شود ( هدف اصلی کمپین ما روی همین مسئله متمرکز شده است) . اگر مسئولان اتباع بپذیرد از پناهنده فاقد مدرک اقامت و دارای بیماری خاص ، حمایت قانونی خاص نماید و برای او “مدرک اقامت کوتاه مدت درمانی ” صادر نماید ، مسایل مالی و مدیریتی آن اگرچه دشوار به نظر می رسد اما قابل حل است ، چند مثال و پیش نهاد برای روشن شدن موضوع :

_ وزارت کشور بابت تمدید پروانه اقامت بیش از یک میلیون پناهنده ، سالانه از هر نفر حدود 55 دلار دریافت می کند، اگر تنها یک دلار آن به بیماران یاد شده اختصاص یابد بودجه آن سالانه یک میلیون دلار ( معادل سه و نیم میلیارد تومان ) خواهد شد.

_ هرسال برای بیش از 600 هزار افغانستانی ویزای ورود به ایران صادر میشود و اگر فقط یک یورو( از هشتاد یورو حق ویزا) برای این منظور در نظر گرفته شود این یعنی ” صندوق حمایت از بیماران خاص پناهنده ” سالانه 600 هزار یورو بودجه دارد.

_ وزارت کشور بابت تمدید روادید هر افغان ( مثلا سالیانه ) بیش از 110 دلار دریافت می کند و اگر فقط یک دلار آن برای منظور ما پس انداز شود این یعنی سالانه حداقل سیصد هزار دلار بودجه !

_ اگر بودجه ای که کمیساریای عالی پناهندگان بصورت معمول به این منظور اختصاص می دهد نادیده گرفته شود و اگر از کمک های مردمی نیز صرف نظر شود ( که البته صرف نظر نخواهیم کرد ) و فقط از پول پروانه اقامت ، صدور ویزا و تمدید روادید بخواهیم بودجه منظور کنیم ؛ مجموع آن به بیش از یک میلیون و نهصد هزار دلار( هفت میلیارد تومان ) در سال خواهد رسید.

این دو مثال و پیشنهاد می خواهد بگوید که بنیادی ترین مسئله پیش روی ما، فقدان حمایت های قانونی از بیمار خاص و فاقد مدرک اقامت است که اگر بن بست قانونی آن حل شود مسایل مالی و مدیریتی آن کوچک بنظر می رسد…ما انگیزه ، هدف و برنامه ای تسلیم ناپذیر برای حل این موصوع داریم و مطمئن هستیم که پیروز خواهیم شد زیرا مطمئن هستیم که مخاطبان ما ( مسئولان اتباع کشور میزبان ، کمیساریای عالی پناهندگان و سفارت افغانستان در ایران ) مخالف و دشمن ما نیست بلکه مخاطبی باهوش ، حرفه ای و بارویکردی قانون محور ، اخلاق محور، منطقی و پروژه محور است که هدفش در نهایت خدمت به انسان است ؛ ما مبارزه مدنی و مسالمت آمیز خود را تا پایان پیروزی ادامه می دهیم ، پیش آمد های تلخ در مسیر مبارزه را با پیشانی باز مدیریت می کنیم ، کمپین مان از بیمارستان لبافی نژاد و از کنار بستر فیض الله آغاز خواهد شد و وقتی حتی یک بیمار بی پناه ، مسافر و پناهنده محتاج ( افغانی یا غیر افغانی ) وجود نداشت ، شرافتمندانه پایان خواهد یافت …به این مبارزه شرافتمندانه، مدنی ، مسالمت آ میز و ارزشمند ، داوطلبانه و مسئولانه بپیوندید و در صف ما برای نجات قانونمند و سیستماتیک جان انسان بایستید .

ما که هستیم !

ما افراد ، اشخاص، سازمان ها ، نهاد ها و هیئت های ، حقیقی ، حقوقی ، ملی و بین المللی هستیم ( و خواهیم شد ) که نگاه انسان دوستانه ، اخلاقی ، مدنی و مسئولانه نسبت به مسئولیت های مشترک و تاریخی انسان دارد، چه مسئولیتی؟!

_ مسئولیت حمایت ، حفاظت و دفاع از جان و سرنوشت انسان !

بااحترام

دکتر محمد ناصر محقق استاد دانشگاه طب کابل

منبع: شفقنا افغانستان

مطالب مشابه

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش